شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1545

1. نعمت الله ماست پیر ولی

2. یادگار محمد است و علی

3. نعمت الله هست و خواهد بود

4. نعمت لایزال لم یزلی

5. یاد او کرده ام به روز و شب

6. ذکر او گفته ام خفی و جلی

7. نعمت الله را مشو منکر

8. ور شوی کافری و در خللی

9. حق تعالی به او کرم فرمود

10. ذوق جاوید و عشق لم یزلی

11. ابدی باشد ای برادر من

12. هر عطائی که آن بود ازلی

13. رافضی نیستم ولی هستم

14. مؤمن پاک و خصم معتزلی

15. مذهب جد خویشتن دارم

16. بعد از او پیرو علی ولی

17. سید ملک نعمت اللهم

18. با چنین بنده ای چه در جدلی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ازان حسن تمام اجزا کسی چون چشم بردارد؟
* که دریک کاسه دارد نقل و می چشم چو بادامش
شعر کامل
صائب تبریزی
* سزای خدمت شایسته است لطف چه منت
* ز خدمتم خجل و حقگزار خدمت خویشم
شعر کامل
وحشی بافقی
* هر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود
* در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست
شعر کامل
حافظ