شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 233

1. گوهر دریای ما را آبروئی دیگر است

2. نوش کن جام می ما کز سبوئی دیگر است

3. گفتهٔ مستانه ما ملک عالم را گرفت

4. گوش کن بشنو خوشی کاین گفتگوئی دیگر است

5. دیگران فردوس می خواهند و ما دیدار یار

6. همت عالی ما را جستجوئی دیگر است

7. خرقهٔ خود را به جام می نمازی کرده ایم

8. نزد رندان این طهارت شست و شوئی دیگر است

9. رنگ عشق و بوی معشوقست رنگ و بوی ما

10. در میان عاشقان این رنگ و بوئی دیگر است

11. ما به جاروب مژه خاک درش را رفته ایم

12. لاجرم ما را درین در آبروئی دیگر است

13. سید از دنیا برفت و نعمة الله را گذاشت

14. گرچه آن می کهنه است اینجا سبوئی دیگراست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر چه روزی تیره تر از شام غم باشد مرا
* در دل روشن صفای صبحدم باشد مرا
شعر کامل
رهی معیری
* چون پیاله دلم از توبه که کردم بشکست
* همچو لاله جگرم بی می و خمخانه بسوخت
شعر کامل
حافظ
* این تخم توبه ای که تو در خاک کرده ای
* موقوف آبیاری اشک ندامت است
شعر کامل
صائب تبریزی