شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 238

1. نور رویش آفتابی دیگر است

2. چشم ما بر ماهتابی دیگر است

3. گر کسی بیند خیال او به خواب

4. آن خیال ما و خوابی دیگر است

5. آب چشم ما به هر سو می رود

6. روی ما شسته به آبی دیگر است

7. موج دریائیم و دریا عین ما

8. غیر ما بر ما حجابی دیگر است

9. ساقی ما می به ما بخشد مدام

10. خیر او بر ما برای دیگر است

11. هرچه می بینی چو آن مخلوق اوست

12. نزد ما عالیجنابی دیگر است

13. نعمت الله در خرابات مغان

14. عاشق مست و خرابی دیگر است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عارف گوینده بگو تا که دعای تو کنم
* چونک خوش و مست شوم هر سحری وقت دعا
شعر کامل
مولوی
* نخل بند چمن حسن تو بر قدرت خویش
* آفرین کرد چو نخل قد دلجوی تو ساخت
شعر کامل
محتشم کاشانی
* از رخ و زلفین او شطرنج بازی کرده‌ام
* زان که زلفش ساج بود روی او چون عاج بود
شعر کامل
سنایی