شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 252

1. صورت و معنی به همدیگر خوش است

2. آن چنان می در چنین ساغر خوشست

3. مجلس عشقست و ما مست و خراب

4. ما چنین هستیم و ساقی سرخوشست

5. هر که او با ما درین دریا نشست

6. از سرش تا پاشنه در زر خوشست

7. جان به جانان دل بدلبر داده ایم

8. در دل ما عشق آن دلبر خوشست

9. گوهر در یتیم از ما بجو

10. گر به دست آری چنین گوهر خوشست

11. عود دل در مجمر سینه بسوخت

12. بوی خوش ما را درین مجمر خوشست

13. نعمت الله دارد از سید نشان

14. این نشان آل پیغمبر خوشست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عمر نبود آن چه غافل از تو نشستم
* باقی عمر ایستاده‌ام به غرامت
شعر کامل
سعدی
* گدا چرا نزند لاف سلطنت امروز
* که خیمه سایه ابر است و بزمگه لب کشت
شعر کامل
حافظ
* ثنای عزت حضرت نمی‌توانم گفت
* که ره نمی‌برد آنجا قیاس و وهم و خیال
شعر کامل
سعدی