شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 272

1. عشق مستست و عقل مخمور است

2. عاقل از ذوق عاشقان دور است

3. شادمانی جاودان دارد

4. به غم عشق هر که مسرور است

5. دل ما جان خود به جانان داد

6. ز آن حیاتی که یافت مغرور است

7. جام گیتی نما چو می بینیم

8. در نظر ناظر است و منظور است

9. نور چشم است اگر نظر داری

10. آفتابی به ماه مستور است

11. زاهد ار ذوق ما نمی داند

12. عیب زاهد مکن که معذور است

13. نعمت الله رند سرمست است

14. در خرابات نیک مشهور است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شعرها پیشت چنان باشد که از شهر حجاز
* با یکی خرما کسی هجرت کند سوی هجر
شعر کامل
سنایی
* این که تو داری قیامتست نه قامت
* وین نه تبسم که معجزست و کرامت
شعر کامل
سعدی
* نیست هرناشسته رو شایسته اقبال عشق
* مه کجا در دیده پروانه گیرد جای شمع
شعر کامل
صائب تبریزی