شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 301

1. نعمت الله حریف مستان است

2. عاشق روی می پرستان است

3. در خرابات مست لایعقل

4. ساقی بزم باده نوشان است

5. والهٔ زلف روی محبوب است

6. فارغ از جمع و از پریشان است

7. نوبت زهد و زاهدی بگذشت

8. دولت عشق و دور رندان است

9. نوش کن جام می که نوشت باد

10. گر هوایت به آب حیوان است

11. در دلم درد و در سرم سودا

12. باده درجام و عشق در جان است

13. هرکجا ساغری که می یابی

14. نعمت الله همدم آن است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دل به امید روی او همدم جان نمی‌شود
* جان به هوای کوی او خدمت تن نمی‌کند
شعر کامل
حافظ
* بامدادی که تفاوت نکند لیل و نهار
* خوش بود دامن صحرا و تماشای بهار
شعر کامل
سعدی
* من مرغکی پربسته‌ام زان در قفس بنشسته‌ام
* گر زان که بشکستی قفس بنمودمی پرواز را
شعر کامل
سعدی