شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 302

1. نعمت الله میر رندان است

2. طلبش کن که پیر رندان است

3. بزم عشق است عاشقان سرمست

4. ساقی ما امیر مستان است

5. دل ما گنجخانهٔ عشق است

6. جای آن گنج کنج ویران است

7. سخن ما به ذوق دریابد

8. هرکه واقف ز ذوق یاران است

9. همه عشق است غیر او خود نیست

10. جان فدایش کنم که جانان است

11. عالم از آفتاب حضرت او

12. به مثل همچو ماه تابان است

13. نور چشم است و در نظر پیداست

14. نظری کن ببین که این آن است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است
* همواره مرا کوی خرابات مقام است
شعر کامل
حافظ
* جهان چون بزاری برآید همی
* بدو نیک روزی سرآید همی
شعر کامل
فردوسی
* یک ذره وفا را به دوعالم نفروشیم
* هرچند درین عهد خریدار ندارد
شعر کامل
صائب تبریزی