شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 310

1. عالم بدنست و عشق جانست

2. جانست که در بدن روانست

3. عشقست که عاشقست و معشوق

4. عشقست که عین این و آنست

5. عشقست که نور دیدهٔ ماست

6. چون نور به چشم ما عیانست

7. بنشسته به تخت دل چو شاهی

8. عشقست که پادشه نشانست

9. عشقست که زنده دل از آنیم

10. عشقست که جان جاودانست

11. عاشق چو غلام و عشق سلطان

12. عشقست که شاه عاشقانست

13. عشقست که عقل بندهٔ اوست

14. عشقست که سید زمانست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خواهم از تیغت پس از قتل استخوان خود قلم
* تا کنم شرح غمت بر لوح خاک خود رقم
شعر کامل
جامی
* بی تو، ای گل، سر گلگشت چمن نیست مرا
* که تماشای گلستان شما خوش باشد
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* زان می عشق کز او پخته شود هر خامی
* گر چه ماه رمضان است بیاور جامی
شعر کامل
حافظ