شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 327

1. درد دل دارم و دوا این است

2. عشق می بازم و هوا این است

3. در خرابات باده می نوشم

4. عمل خوب بی ریا این است

5. خوش بلائیست عشق بالایش

6. راحت جان مبتلا این است

7. از غم دی و غصهٔ فردا

8. بگذر امروز و حالیا این است

9. جام دردی درد دل می نوش

10. که تو را بهترین دوا این است

11. رند مستیم و جام می بر دست

12. قصهٔ ما و حال ما این است

13. مجلس ذوق نعمت الله است

14. جنت ار بایدت بیا این است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* طبیبم گفت درمانی ندارد درد مهجوری
* غلط می‌گفت خود را کشتم و درمان خود کردم
شعر کامل
وحشی بافقی
* دل آگاه در پیری زغفلت بیش می لرزد
* که وقت صبح اکثر شبروان را خواب می آید
شعر کامل
صائب تبریزی
* سرت گر بساید به ابر سیاه
* سرانجام خاک است ازو جایگاه
شعر کامل
فردوسی