غزل شمارهٔ 327
1. درد دل دارم و دوا این است
2. عشق می بازم و هوا این است
3. در خرابات باده می نوشم
4. عمل خوب بی ریا این است
5. خوش بلائیست عشق بالایش
6. راحت جان مبتلا این است
7. از غم دی و غصهٔ فردا
8. بگذر امروز و حالیا این است
9. جام دردی درد دل می نوش
10. که تو را بهترین دوا این است
11. رند مستیم و جام می بر دست
12. قصهٔ ما و حال ما این است
13. مجلس ذوق نعمت الله است
14. جنت ار بایدت بیا این است
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده