شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 349

1. هر چه بینی مظهر اسمای اوست

2. دوست دارم هر که دارد دوست دوست

3. چشم عالم روشن است از نور او

4. لاجرم عالم به چشم ما نکوست

5. آینه گر صد ببینم ور هزار

6. در همه آئینه ها چشمم بر اوست

7. خیز با ما خوش درین دریا نشین

8. خویش را می شو که وقت شست و شوست

9. لب نهاده بر لب جامم مدام

10. با چنین همدم چه جای گفتگوست

11. چشم احول گر دو بیند تو مبین

12. رشتهٔ یک تو به چشم او دو توست

13. نعمت الله روشنست چون آینه

14. با جناب سید خود روبروست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نقطه هایی که درین دایره فرد آمده اند
* همه حیرت زده گردش این پرگارند
شعر کامل
صائب تبریزی
* کبوتری که نیاید به زیر پنجهٔ شاه
* سرش ز دست قضا پایمال شاهین باد
شعر کامل
فروغی بسطامی
* ای جوان سروقد گویی ببر
* پیش از آن کز قامتت چوگان کنند
شعر کامل
حافظ