غزل شمارهٔ 369
1. هر دل که به عشق مبتلا نیست
2. هستش مشمر که گوئیا نیست
3. تا دُردی درد نوش کردیم
4. دل را به از این دگر دوا نیست
5. رندیم و مدام جام رندان
6. از ساقی و جام می جدا نیست
7. مستیم و خراب در خرابات
8. ما را جائی دگر هوا نیست
9. در بحر محیط عشق غرقیم
10. جز ما خبرش ز حال ما نیست
11. هر نقش که در خیال آید
12. نیکش بنگر که بی خدا نیست
13. مستیم و حریف نعمت الله
14. حیف است که ذوق او تو را نیست
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده