شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 370

1. چو میخانه سرائی هیچ جانیست

2. مقامی همچو صحن آن سرا نیست

3. به هر سو آب چشم ما روان است

4. در این دریا به جز ما آشنا نیست

5. اگر تو طالب عشقی مرا هست

6. وگر تو عقل می جوئی مرا نیست

7. نوای ما نوای بی نوائی است

8. نوائی چون نوای بینوا نیست

9. مرو با زاهد رعنا در این راه

10. که ایشان را در این ره پا به جانیست

11. کسی کو گنج عشق یار دارد

12. به نزد عاشقان حق گدا نیست

13. خیال روی سید نور چشم است

14. دمی از دیدهٔ مردم جدا نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گذشت بر من مسکین و با رقیبان گفت
* دریغ حافظ مسکین من چه جانی داد
شعر کامل
حافظ
* سطری از دفتر سرگشتگی مجنون است
* گردبادی که ازین دامن صحراست بلند
شعر کامل
صائب تبریزی
* سخن را روی گرم از قید خاموشی برون آرد
* سپند از آتش سوزان بلند آواز می گردد
شعر کامل
صائب تبریزی