شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 397

1. اندر این دل غیر دلبر هست نیست

2. هیچ از این میخانه خوشتر هست نیست

3. مجلس عشقست و ما مست و خراب

4. جای مخمور ای برادر هست نیست

5. بر سر دار فنا بنشسته ایم

6. این چنین سردار و سرور هست نیست

7. عشق سلطان است و ملک دل گرفت

8. مثل او در بحر و در بر هست نیست

9. غیر آن یکتای بی همتا دگر

10. بر سریر هفت کشور هست نیست

11. این چنین قول خوش مستانه ای

12. بازگو در هیچ دفتر هست نیست

13. سید ما ساقی سرمست ماست

14. همچو او ساقی دیگر هست نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کار من اینست که کاریم نیست
* عاشقم از عشق تو عاریم نیست
شعر کامل
مولوی
* در مشرب پیاله کشان نیست سرکشی
* بر هر طرف که می کشیش تاک می رود
شعر کامل
صائب تبریزی
* سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز
* مرده آنست که نامش به نکویی نبرند
شعر کامل
سعدی