شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 399

1. زاهدان را ذوق رندان هست نیست

2. رند را میلی بر ایشان هست نیست

3. در دل ما مهر دلبر هست نیست

4. جان ما جز عشق جانان هست نیست

5. یوسف گل پیرهن آمد به باغ

6. این چنین گل در گلستانی هست نیست

7. هر که دارد هرچه دارد آن اوست

8. هرچه هست و بود و بی آن هست نیست

9. گنج او در کنج ویران نیست هست

10. خازن آن غیر سلطان هست نیست

11. درد نوش دردمند عشق او

12. خاطرش با صاف درمان هست نیست

13. همچو سید رند سرمست خوشی

14. در میان می پرستان هست نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* جای شادی نیست زیر این سپهر نیلگون
* خنده در هنگامه ماتم نمی باید زدن
شعر کامل
صائب تبریزی
* خواهم شدن به کوی مغان آستین فشان
* زین فتنه‌ها که دامن آخرزمان گرفت
شعر کامل
حافظ
* عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ
* قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت
شعر کامل
حافظ