شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 413

1. آتش عشق تو دل در بر بسوخت

2. باز زرین بال عقلم پر بسوخت

3. شمع عشقت آتشی در ما فکند

4. عود جانم در دل مجمر بسوخت

5. آتشی از سوز سینه بر زدم

6. عقل چون پروانه پا تا سر بسوخت

7. سوخته بودم آتش عشقت دگر

8. خوش برافروخت و مرا خوشتر بسوخت

9. غیرت عشق تو بر زد آتشی

10. هرچه بود از غیر خشک و تر بسوخت

11. غرقهٔ بحر زلالیم ای عجب

12. جان ما از تشنگی در بر بسوخت

13. تاب نور آفتاب مهر تو

14. شد پدید و مؤمن و کافر بسوخت

15. عکس رویت بر رخ ساغر فتاد

16. آب آتش رنگ در ساغر بسوخت

17. گرچه عالم سوخت از عشقت ولی

18. همچو سید دیگری کمتر بسوخت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یاد باد آن صحبت شب‌ها که با نوشین لبان
* بحث سر عشق و ذکر حلقه عشاق بود
شعر کامل
حافظ
* ما در خلوت به روی خلق ببستیم
* از همه بازآمدیم و با تو نشستیم
شعر کامل
سعدی
* شمع خندید به هر بزم، از آن معنی سوخت
* خنده، بیچاره ندانست که جائی دارد
شعر کامل
پروین اعتصامی