شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 457

1. فانی تمام خدمت اوست

2. باقی به بقای حضرت اوست

3. از رحمت اوست جمله عالم

4. او غرقهٔ بحر رحمت اوست

5. نعمت چه کند چو نعمت‌اللّه

6. پروردهٔ ناز و نعمت اوست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* فریب مهربانی خوردم از گردون، ندانستم
* که در دل بشکند خاری که بیرون آرد از پایم
شعر کامل
صائب تبریزی
* گفت نیلوفر چو کلک از آب سر بیرون کشد
* کیست او تا پیش کلک اندر سرش افتد سری
شعر کامل
انوری
* عمر بگذشت و شب تاریک هجر آخر نشد
* یا شبم کوتاه می‌بایست، یا عمرم دراز
شعر کامل
هلالی جغتایی