شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 456

1. نعمت الله مظهر ذات و صفات

2. گه صفاتش می نماید گاه ذات

3. عارفی چون او در این عالم که دید

4. جمع کرده ممکنات و واجبات

5. او به او باقی و ما باقی به او

6. عمر جاوید است او را این حیات

7. او یک است و گر یکی گوید که دو

8. تو یکی می گو مگو آن تُرَهات

9. دُرد دردش دردمندانه بنوش

10. زانکه درد او تو را باشد دوات

11. می کنم علم معانی را عمل

12. کی پرستم صورت لات و منات

13. سالها باید که تا پیدا شود

14. همچو سید سیدی در کاینات


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اشکم برون می افگند راز از درون پرده را
* آری، شکایتها بود، از خانه بیرون کرده را
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* کسی را که همت بلند اوفتد
* مرادش کم اندر کمند اوفتد
شعر کامل
سعدی
* به خاک پای تو سوگند و جان زنده دلان
* که من به پای تو در مردن آرزومندم
شعر کامل
سعدی