شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 468

1. ساقیی جام سوی ما آورد

2. نزد ما خوشتر است از ما ورد

3. چشم ما روشن است و روشن باد

4. کابرویی به روی ما آورد

5. عاشقان دُرد درد می‌ نوشند

6. این چنین درد کی خورد بی درد

7. عشق او مرد مرد می ‌جوید

8. مرد عشقش کجا بود نامرد

9. عقل اگر پند می ‌دهد مشنو

10. چه شنوی وعظ واعظ دم سرد

11. ساغر می مدام می نوشم

12. به ازین جام باده باید خورد

13. رند مستی که ذوق ما دریافت

14. آفرین خدا به سید کرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در چمن هر دم که چون عرعر خرامان می‌شدی
* خنده بر بالای سرو بوستان می‌آمدت
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* تو بت چرا به معلم روی که بتگر چین
* به چین زلف تو آید به بتگری آموخت
شعر کامل
سعدی
* مگر تو روی بپوشی و فتنه بازنشانی
* که من قرار ندارم که دیده از تو بپوشم
شعر کامل
سعدی