شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 522

1. مظهری باید که تا مظهر به او ظاهر شود

2. مظهر ار نیکو بود مظهر نکو ظاهر شود

3. در دو آئینه یکی گر رو نماید بی شکی

4. در حقیقت یک بود اما دور رو ظاهر شود

5. زلف او را برفشان از نور روی او ببین

6. تار مو ز کفر و ایمان مو به مو ظاهر شود

7. خوش درین دریا درآ و یک زمان با ما نشین

8. تا به تو آب حیاتی سو به سو ظاهر شود

9. یک سر مو گر حجابی هست بردارش ز پیش

10. چون حجاب تو نماند او به تو ظاهر شود

11. اظهر است از نور دیده در نظر ظاهر نگر

12. این چنین ظاهر نکوئی تا که چو ظاهر شود

13. نعمت الله چون ز خود فانی شده باقی به اوست

14. هر که او فانی شود از خود به او ظاهر شود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آب رود نیل را از دست ناید رفع آن
* عشق یوسف بر زلیخا چون کشید انگشت نیل
شعر کامل
محتشم کاشانی
* با کمال تو فلک یک نقطه است
* با وقار تو زمین یک خردل
شعر کامل
انوری
* بی‌نیازی را که هم دل تفته بینی هم جگر
* شرب عزلت هم تباشیرش دهد هم ناردان
شعر کامل
خاقانی