شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 521

1. رند مستی کو حریف ما شود

2. مشکلات او همه حل وا شود

3. گر به سوی ما بیاید عارفی

4. گر چه باشد قطره ای دریا شود

5. چشم ما روشن شده از نور او

6. هر که بیند نور او بینا شود

7. آنکه بگذشت از سر هر دو جهان

8. بندهٔ یکتای بی همتا شود

9. گر بلائی رو نماید رو متاب

10. کز بلائی کار ما بالا شود

11. نعمت الله شد نهان از چشم ما

12. سالها یاری چنین پیدا شود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سخن گوی دهقان چو بنهاد خوان
* یکی داستان راند از هفتخوان
شعر کامل
فردوسی
* امروز که در دست توام مرحمتی کن
* فردا که شوم خاک چه سود اشک ندامت
شعر کامل
حافظ
* اگر دل از غم دنیا جدا توانی کرد
* نشاط و عیش به باغ بقا توانی کرد
شعر کامل
مولوی