شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 547

1. سلطان سراپردهٔ میخانه کجا شد

2. از مجلس رندان خرابات کجا شد

3. معنیش هم اینجاست اگر صورت او رفت

4. پنهان ز نظر گشت نگوئی که فنا شد

5. هر رند که در کوی خرابات درآمد

6. از دار فنا آمد و با دار بقا شد

7. ما جام حبابیم و پر از آب حیاتیم

8. سیراب شود هر که چو ما همدم ما شد

9. سلطان سراپردهٔ میخانه عالم

10. از ذوق گدایان خرابات گدا شد

11. صوفی به صفا دُردی دردش چو بنوشد

12. این درد بود صافی و آن درد دوا شد

13. یاری که چو ما بندگی سید ما کرد

14. هرچند گدا بود شه هر دو سرا شد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* حکایت لب شیرین کلام فرهاد است
* شکنج طره لیلی مقام مجنون است
شعر کامل
حافظ
* عاشقی پیداست از زاری دل
* نیست بیماری چو بیماری دل
شعر کامل
مولوی
* دنیا که جسر آخرتش خواند مصطفی
* جای نشست نیست بباید گذار کرد
شعر کامل
سعدی