شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 555

1. عشق او با جان ما پیوسته شد

2. زنده آمد دل از آن پیوسته شد

3. آب چشم ما به گلشن رو نهاد

4. غنچه گشت و خوش خوشی گلدسته شد

5. عشق سرمست است و می گوید سرود

6. عقل مخمور است از آن دل خسته شد

7. مرغ دل در دام زلف او فتاد

8. سر نهاد و مو به مو پابسته شد

9. تا به او پیوست جان من تمام

10. از همه کون و مکان خوش رسته شد

11. در دل من غیر او را راه نیست

12. خانهٔ خالی ورا در بسته شد

13. نعمت الله عاشقانه جان بداد

14. رند سرمست از جهان وارسته شد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* زخم خونینم اگر به نشود به باشد
* خنک آن زخم که هر لحظه مرا مرهم ازوست
شعر کامل
سعدی
* گر چه لبم نامه سربسته ای است
* نامه واکرده بود رنگ من
شعر کامل
صائب تبریزی
* چون نار کند شق دل مینای فلک را
* این باده پر زور که در ساغر عشق است
شعر کامل
صائب تبریزی