شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 610

1. توحید و موحد و موحد

2. این جمله طلب کنش را حمد

3. یک فاعل و فعل او یکی هم

4. گه نیک نماید و گهی بد

5. خمخانه و جام و ساقی ما

6. می جوی ولی ز مجلس خود

7. هر چند که عقل ذوفنون است

8. اما بر عاشقان چه سنجد

9. در هر دو جهان یکیست موجود

10. هر لحظه به صورتی مجدد

11. یک حرف و معانی فراوان

12. یک نقطه و اعتبار بی حد

13. دریاب به ذوق قول سید

14. ای سائل کامل سرآمد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خاکساری که به خواری به جهان ننگرد او
* بر سرش خاک که از خاک بسی خوارتر است
شعر کامل
عطار
* رفیقان چنان عهد صحبت شکستند
* که گویی نبوده‌ست خود آشنایی
شعر کامل
حافظ
* شب تنهاییم در قصد جان بود
* خیالش لطف‌های بی‌کران کرد
شعر کامل
حافظ