شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 62

1. هر که آمد بر سر دار فنا

2. یابد از دار فنا دار بقا

3. خدمت منصور از آن سردار شد

4. ذوق سرداری اگر داری بیا

5. قل هو الله احد می خوان مدام

6. چون موحد در خلا و در ملا

7. ما درین دریا خوشی افتاده ایم

8. ما ز دریائیم و دریا عین ما

9. دردمندی را که باشد درد دل

10. دُرد درد دل بود او را دوا

11. بر در خلوتسرای می فروش

12. ساکنیم و فارغ از هر دو سرا

13. سیدیم و بندهٔ سلطان خود

14. ما جَمیم و جام ما گیتی نما


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عشق آمد و عقل همچو بادی
* رفت از بر من هزار فرسنگ
شعر کامل
سعدی
* مگر فلک ز شفق دست در حنا دارد
* که عقده ای نگشاید ز رشته کارم
شعر کامل
صائب تبریزی
* بخت جوان دارد آن که با تو قرینست
* پیر نگردد که در بهشت برینست
شعر کامل
سعدی