شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 63

1. نعمت الله است دایم با خدا

2. نعمت از الله کی باشد جدا

3. در دل و دیده ندیدم جز یکی

4. گرچه گردیدم بسی در دو سرا

5. میل ساحل کی کند بحری چو شد

6. غرقه در دریای بی پایان ما

7. ما نوا از بی نوائی یافتیم

8. گر نوا جوئی بجو از بینوا

9. از خدا بیگانه ای دیدیم نه

10. هر که باشد هست با او آشنا

11. سروری خواهی برآ بر دار عشق

12. کز سردار فنا یابی بقا

13. سید سرمست اگر جوئی حریف

14. خیز مستانه به میخانه درآ


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز بار دل به لرزیدن صنوبر راسبک سازد
* اگر در بوستان در جلوه آید سرو بالایش
شعر کامل
صائب تبریزی
* ما را سر باغ و بوستان نیست
* هر جا که تویی تفرج آن جاست
شعر کامل
سعدی
* می‌سوزم و می‌سازم از آن روی که چون عود
* کار من دلسوخته از سوز بسازست
شعر کامل
خواجوی کرمانی