غزل شمارهٔ 629
1. عالم از نام او نشان دارد
2. این مثالی است کاین و آن دارد
3. صورت و معنئی که می بینم
4. می و جام است و جسم و جان دارد
5. چشم دریا دلی بود ما را
6. در نظر بحر بیکران دارد
7. دو مگو او یکیست تا دانی
8. ور بگوئی تو را زیان دارد
9. ذوق علم بدیع ما می جو
10. که معانی ما بیان دارد
11. خوش میانی گرفته ام به کنار
12. خوش کناری که آن میان دارد
13. نعمت الله را به جان جوید
14. هر که میلی به عارفان دارد
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده