شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 630

1. هر که او عاشق است جان دارد

2. جان فدایش کنم که آن دارد

3. عاشقان نور چشم خوانندش

4. عاشق ار عشق عاشقان دارد

5. ما نشانی ز بی نشان داریم

6. خوش نشانی که آن نشان دارد

7. می و جام است جسم و جان با هم

8. هر چه بینی همین همان دارد

9. هر که با ما نشست در دریا

10. خبر از بحر بیکران دارد

11. خواجه علم بدیع می خواند

12. آن معانی ازین بیان دارد

13. می مست خوشی اگر جوئی

14. نعمت الله بجو که آن دارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گرت هواست که معشوق نگسلد پیمان
* نگاه دار سر رشته تا نگه دارد
شعر کامل
حافظ
* دلت به وصل گل ای بلبل صبا خوش باد
* که در چمن همه گلبانگ عاشقانه توست
شعر کامل
حافظ
* به آغاز گنج است و فرجام رنج
* پس از رنج رفتن ز جای سپنچ
شعر کامل
فردوسی