غزل شمارهٔ 710
1. هر که او عین ما به ما جوید
2. یابد او هر چه از خدا جوید
3. دُرد دردش به ذوق می نوشد
4. دردمندی که او دوا جوید
5. مبتلائی که یافت ذوق بلا
6. روز و شب از خدا بلا جوید
7. در خرابات عشق مست و خراب
8. دائما گردد و مرا جوید
9. جام گیتی نما گرفته به دست
10. هرچه او را سپرده واجوید
11. عقل باشد ز عشق بیگانه
12. آشنا یار آشنا جوید
13. رند مستی که نعمت الله یافت
14. دنیی و آخرت کجا جوید
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده