شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 783

1. آتشی از عشق او در بزم ما افروختند

2. عود جانان ، عاشقان در مجمر دل سوختند

3. پیر رندانیم و سرمستیم در کوی مغان

4. نوجوانان جهان رندی ز ما آموختند

5. وصله ای از خرقهٔ پشمینهٔ ما یافتند

6. کهنه پوشان ولایت خرقه ها بردوختند

7. عاقلان بسیار عقل اندوختند از عاقلی

8. عاشقان از عشق او بسیار ذوق اندوختند

9. بر سر بازار او چون سید ما روز و شب

10. نقد و نسیه این و آن در قیمتش بفروختند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تیغ تو کز خون خصم قطره‌چکان آمده
* گلشن فتح تو راست شاخ گل ارغوان
شعر کامل
محتشم کاشانی
* هست بی صورت جناب قدس عشق
* لیک در هر صورتی خود را نمود
شعر کامل
جامی
* من چه در پای تو ریزم که پسند تو بود
* جان و سر را نتوان گفت که مقداری هست
شعر کامل
سعدی