شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 934

1. پاک باش و بی وضو یک دم مباش

2. جز که با پاکان دمی همدم مباش

3. دنیی دون گر نماند گو ممان

4. پیرزن گر مرد در ماتم مباش

5. پند رندان گوش کن گر عارفی

6. جام می را نوش کن بی جم مباش

7. اسم اعظم پادشاه عالمست

8. لحظه ای بی صاحب اعظم مباش

9. گر کسی در عشق او جان می دهد

10. جان رها کن کمتر از هر کم مباش

11. باش دلشاد از وصال دلبرت

12. در فراقش نیز هم بی غم مباش

13. یک دمی با نعمت الله هم برآر

14. لحظه ای با غیر او همدم مباش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سال‌ها دل طلب جام جم از ما می‌کرد
* وان چه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد
شعر کامل
حافظ
* نار چو بیمار تؤی خود بخور
* عرضه مکن بر دگران نار خویش
شعر کامل
ناصرخسرو
* سر به آزادگی از خلق برآرم چون سرو
* گر دهد دست که دامن ز جهان درچینم
شعر کامل
حافظ