شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 976

1. عشق او دریا و ما در وی صدف

2. از صدف گوهر طلب کن ای خلف

3. گوهر هر کس که باشد خوبتر

4. باشد او را بر یکی دیگر شرف

5. کی تواند بود گیلان همچو مصر

6. یا کجا باشد سقر مثل نجف

7. کشف و کشاف است ما را در نظر

8. کی بود چون کشف ما کشف کشف

9. گرچه دریا آبرو دارد ولی

10. غیر بادش نیست دریا را به کف

11. در پی نقش خیال این و آن

12. حیف باشد گر شود عمرت تلف

13. نعمت الله مجلسی آراسته

14. آمده رندان مست از هر طرف


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای که دستت می‌رسد کاری بکن
* پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار
شعر کامل
سعدی
* مر غول را برافشان یعنی به رغم سنبل
* گرد چمن بخوری همچون صبا بگردان
شعر کامل
حافظ
* چو خورشید زرین سپر برگرفت
* شب آن شعر پیروزه بر سر گرفت
شعر کامل
فردوسی