غزل شمارهٔ 982
1. در آینهٔ وجود مطلق
2. خود بینم و خودنمایم الحق
3. مائیم حباب و آب دریا
4. هم جام شراب و بحر و زورق
5. او معشوقست و عاشق ما
6. از عشق شدیم هر دو مشتق
7. مستیم و خراب در خرابات
8. ایمن ز مقیدیم و مطلق
9. یک جرعه ز دُرد درد ساقی
10. بهتر ز هزار جام رادق
11. ما بلبل سرخوشیم و گلشن
12. از نالهٔ ما گرفت رونق
13. هر قول که گفت نعمت الله
14. گفتند جهانیان که صدق
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده