شاه نعمت‌الله ولی_دیوانمثنوی ها (فهرست)

شمارهٔ 30

1. در خرابات مغان رندانه رو

2. خم می را نوش کن مستانه رو

3. در خرابات مغان رندی بجو

4. حال سرمستی ما با او بگو

5. دردمندی جوی و درمان را طلب

6. کفر را بگذار و ایمان را طلب

7. خوش درین دریای بی پایان در آ

8. تا ببینی آبروی ما به ما

9. با حباب و آب اگر داری نظر

10. یک دمی در عین این دریا نگر

11. این چنین دریای وحدت را بجو

12. گرد هستی را ز خود نیکو بشو

13. هرکه را خواهی به نور او نگر

14. بد مبین ای یار من نیکو نگر

15. در خرابات ار بیابی رند مست

16. به که با مخمور باشی همنشست

17. عشق او شمع است تو پروانه باش

18. در طریق عاشقی مردانه باش

19. ساقی ار بخشد تو را پیمانه ای

20. نوش کن می جو دگر خمخانه ای

21. گر تو داری همت عالی تمام

22. هرچه می خواهی بیابی والسلام


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چمن ز باد خزان زرد و زار خواهد ماند
* درخت گل همه بیبرگ و بار خواهد ماند
شعر کامل
اوحدی
* دولت جان پرورست صحبت آمیزگار
* خلوت بی مدعی سفره بی انتظار
شعر کامل
سعدی
* بس که زاهد به ریا سبحۀ صد دانه شمرد
* در همه شهر بدین شیوه شد انگشت نما
شعر کامل
جامی