شاه نعمت‌الله ولی_دیوانمثنوی ها (فهرست)

شمارهٔ 63

1. گنج اسم اعظم از ذات و صفات

2. آشکارا کرده اندر کائنات

3. هر کجا کنجی است گنجی در وی است

4. کنج هر ویرانه بی گنجی کی است

5. معنی او گنج و صورت چون طلسم

6. در چنین گنجی بود آن گنج اسم

7. جام می باشد حبابی پر ز آب

8. نوش کن جامی که دریابی شراب

9. نسخهٔ اسما بجو یک یک بخوان

10. وحدت اسم و مسما را بدان

11. بی من و تو ، من تو ام تو هم منی

12. ور تو من گوئی و تو باشد منی

13. در مراتب آن یکی باشد هزار

14. در هزاران آن یکی را می شمار

15. آن یکی در هر یکی پیدا شده

16. قطره قطره آمده دریا شده

17. اسم اعظم گنج و اسما چون طلسم

18. نعمت الله را بجو دریاب اسم

19. آفتابی را ببین در ذره ای

20. عین دریا را نگر در قطره ای


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بشنو این نی چون شکایت می‌کند
* از جداییها حکایت می‌کند
شعر کامل
مولوی
* چه خوش گفت جمشید با تاج و گنج
* که یک جو نیرزد سرای سپنج
شعر کامل
حافظ
* مبین حقیر گدایان عشق را کاین قوم
* شهان بی کمر و خسروان بی کلهند
شعر کامل
حافظ