شاه نعمت‌الله ولی_دیوانمثنوی ها (فهرست)

شمارهٔ 64

1. گوهر ار جوئی در این دریا بجو

2. سر آن درّ یتیم از ما بجو

3. نقد گنج کنت کنزاً را طلب

4. هر چه می‌ خواهی بیا از ما طلب

5. ساقی مستیم و جام می به دست

6. می خورند از جام ما رندان مست

7. ملک میخانه سبیل ما بود

8. آید اینجا هر که او ز اینجا بود

9. هر کجا رندی است ما را محرم است

10. هر کجا جامی است با ما همدم است

11. صورت ما مظهر معنی ماست

12. این و آن ، دو شاهد دعوی ماست

13. علم وجدانی است علم عارفان

14. علم اگر خوانی چنین علمی بخوان

15. قول ما صدیق تصدیقش کند

16. آن محقق نیک تحقیقتش کند

17. تا ننوشی می ندانی ذوق می

18. تا نگردی وی نیابی حال وی

19. مستم و خورده شراب بی‌ حساب

20. هر که بیند گویدم خورده شراب


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ضیافتی که در آنجا توانگران باشند
* شکنجه ای است فقیران بی بضاعت را
شعر کامل
صائب تبریزی
* ز گرد خوان نگون فلک طمع نتوان داشت
* که بی ملالت صد غصه یک نواله برآید
شعر کامل
حافظ
* صدف وار گوهرشناسان راز
* دهان جز به لؤلؤ نکردند باز
شعر کامل
سعدی