شیخ بهایی_دیوانمثنوی های پراکنده (فهرست)

شمارهٔ 5

1. دلا تا به کی، از در دوست دوری

2. گرفتار دام سرای غروری؟

3. نه بر دل تو را، از غم دوست،دردی

4. نه بر چهره از خاک آن کوی، گردی

5. ز گلزار معنی، نه رنگی، نه بویی

6. در این کهنه گنبد، نه هایی، نه هویی

7. تو را خواب غفلت گرفته است در بر

8. چه خواب گران است، الله اکبر

9. چرا این چنین عاجز و بی‌نوایی

10. بکن جستجویی، بزن دست و پایی

11. سؤال علاج، از طبیبان دین کن

12. توسل به ارواح آن طیبین کن

13. دو دست دعا را برآور، به زاری

14. همی گو به صد عجز و صد خواستاری:

15. الهی به زهرا، الهی به سبطین

16. که می‌خواندشان، مصطفی قرةالعین

17. الهی به سجاد، آن معدن علم

18. الهی به باقر، شه کشور حلم

19. الهی به صادق، امام اعاظم

20. الهی، به اعزاز موسی کاظم

21. الهی، به شاه رضا، قائد دین

22. به حق تقی، خسرو ملک تمکین

23. الهی، به نقی، شاه عسکر

24. بدان عسکری کز ملک داشت لشکر

25. الهی به مهدی که سالار دین است

26. شه پیشوایان اهل یقین است

27. که بر حال زار بهائی عاصی

28. سر دفتر اهل جرم و معاصی

29. که در دام نفس و هوی اوفتاده

30. به لهو و لعب، عمر بر باد داده

31. ببخشا و از چاه حرمان بر آرش

32. به بازار محشر، مکن شرمسارش

33. برون آرش از خجلت رو سیاهی

34. الهی، الهی، الهی، الهی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به من چندان گناه از بدگمانی می‌کند نسبت
* که منهم در گمان افتاده پندارم گنه کارم
شعر کامل
محتشم کاشانی
* مرا ز روز قیامت غمی که هست این است
* که روی مردم عالم دوبار باید دید
شعر کامل
صائب تبریزی
* بهار عمر خواه ای دل وگرنه این چمن هر سال
* چو نسرین صد گل آرد بار و چون بلبل هزار آرد
شعر کامل
حافظ