غزل شمارهٔ 102
1. ز پیش دیده تا جانان من رفت
2. تو پنداری که از تن جان من رفت
3. اگر خود همره جانان نرفتم
4. ولی فرسنگها افغان من رفت
5. سر و سامان مجو از من چو رفتی
6. تو چون رفتی سر و سامان من رفت
7. چه دید از من که چون بر هم زدم چشم
8. چو اشک از دیدهٔ گریان من رفت
9. از آن پیچم به خود چون مار ، وحشی
10. که گنج کلبهٔ ویران من رفت
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده