وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 102

1. ز پیش دیده تا جانان من رفت

2. تو پنداری که از تن جان من رفت

3. اگر خود همره جانان نرفتم

4. ولی فرسنگها افغان من رفت

5. سر و سامان مجو از من چو رفتی

6. تو چون رفتی سر و سامان من رفت

7. چه دید از من که چون بر هم زدم چشم

8. چو اشک از دیدهٔ گریان من رفت

9. از آن پیچم به خود چون مار ، وحشی

10. که گنج کلبهٔ ویران من رفت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کاشکی قیمت انفاس بدانندی خلق
* تا دمی چند که ماندست غنیمت شمرند
شعر کامل
سعدی
* ارغوان جام عقیقی به سمن خواهد داد
* چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد
شعر کامل
حافظ
* محتسب از عاجزی دست سبوی باده بست
* بشکند دستی که دست مردم افتاده بست!
شعر کامل
صائب تبریزی