وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 104

1. گرم آمد و بر آتش شوقم نشاند و رفت

2. آتش به جای آب ز چشمم فشاند و رفت

3. آمد چو باد و مضطربم کرد همچو برق

4. وز آتشم زبانه به گردون رساند و رفت

5. برخاستم که دست دعایی برآورم

6. دشنام داد و راه دگر کرد و راند و رفت

7. از پی دویدمش که عنان گیریی کنم

8. افراشت تازیانه و مرکب جهاند و رفت

9. وحشی نشد نصیبم ازو تازیانه‌ای

10. چشمم به حسرت از پی او بازماند و رفت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خضاب تازه ای هر دم به روی کار می آری
* شدی پیر و همان دست از سیه کاری نمی داری
شعر کامل
صائب تبریزی
* همای بر همه مرغان از آن شرف دارد
* که استخوان خورد و جانور نیازارد
شعر کامل
سعدی
* گر من از عهدت بگردم ناجوانمردم نه مردم
* عاشق صادق نباشد کز ملامت سر بخارد
شعر کامل
سعدی