وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 105

1. ناز برگیرد کمان در وقت ترکش بستنت

2. فتنه پاکوبان شود هنگام ابرش جستنت

3. لاله آتشناک رویاند ز آب و خاک دشت

4. ز آب خوی رخساره از گرد سواری شستنت

5. پیش دست و قبضه‌ات میرم که خوش مردم کش است

6. در کمان ناز تیر دلبری پیوستنت

7. تا چه آتشها کند بر هر سر کویی بلند

8. شوخی طبع تو و یک جا دمی نشستنت

9. وحشیم من جای من میدانگه نخجیر تست

10. نیستم صیدی که باید کشت و باید خستنت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* طبیب اهل دل آن چشم مردم آزار است
* ولی دریغ که آن هم همیشه بیمار است
شعر کامل
فروغی بسطامی
* سعدیا دی رفت و فردا همچنان موجود نیست
* در میان این و آن فرصت شمار امروز را
شعر کامل
سعدی
* ای خون دوستانت به گردن، مکن بزه
* کس برنداشتست به دستی دو خربزه
شعر کامل
رودکی