وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 122

1. جانان نظری کو ز وفا داشت ندارد

2. لطفی که از این پیش به ما داشت ندارد

3. رحمی که به این غمزده‌اش بود نماندست

4. لطفی که به این بی سرو پا داشت ندارد

5. آن پادشه حسن ندانم چه خطا دید

6. کان لطف که نسبت به گدا داشت ندارد

7. گر یار خبردار شود از غم عاشق

8. جوری که به این قوم روا داشت ندارد

9. وحشی اگر از دیده رود خون عجبی نیست

10. کان گوشهٔ چشمی که به ما داشت ندارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هزار بادیه سهلست با وجود تو رفتن
* و گر خلاف کنم سعدیا به سوی تو باشم
شعر کامل
سعدی
* گرت چو نوح نبی صبر هست در غم طوفان
* بلا بگردد و کام هزارساله برآید
شعر کامل
حافظ
* اولین گام ار سمند عقل را پی می‌کنی
* وادی بی منتهای عشق را طی می‌کنی
شعر کامل
فروغی بسطامی