وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 123

1. کار خوبی نه بگفت دگران باید کرد

2. هر چه فرمان بدهد حسن چنان باید کرد

3. تیغ تیز و دل بی‌رحم چرا داده خدا

4. جوی خون بر در بیداد روان باید کرد

5. گاه باشد که مروت ندهد رخصت جور

6. چون بود مصلحت ناز همان باید کرد

7. سنت ملت خوبیست که با صاحب عشق

8. دوستی از دل و خصمی به زبان باید کرد

9. گو زبان درد سر عاشق و معشوق مده

10. چیست پوشیده از ایشان که چنان باید کرد

11. وحشی آزار حریفان کند از کم ظرفی

12. دفع بدمستیش از رطل گران باید کرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دل ما به دور رویت ز چمن فراغ دارد
* که چو سرو پایبند است و چو لاله داغ دارد
شعر کامل
حافظ
* زین همرهان سست عناصر دلم گرفت
* شیر خدا و رستم دستانم آرزوست
شعر کامل
مولوی
* مردم آخر همه مردند ز بیماری دل
* به امیدی که تو را بر سر بیمار آرند
شعر کامل
فروغی بسطامی