غزل شمارهٔ 130
1. هلاکم ساز گر بر خاطرت باری ز من باشد
2. که باشم من که بار خاطر یاری ز من باشد
3. گذاریدم همانجایی که میرم بر مداریدم
4. نمیخواهم که بر دوش کسی باری ز من باشد
5. حلالی خواستم از جمله یاران قاتل من کو
6. که خواهم عذر او گر گاهش آزاری ز من باشد
7. ز اشک ناامیدی برد مژگان آب و میترسم
8. که ناگه بر سر راه کسی خاری ز من باشد
9. به کویش گر ندارم صوت عشرت غم مخور وحشی
10. مرا این بس که آنجا نالهٔ زاری ز من باشد
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده