وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 15

1. هست امید قوتی بخت ضعیف حال را

2. مژدهٔ یک خرام ده منتظر وصال را

3. گوشهٔ ناامیدیم داد ز سد بلا امان

4. هست قفس حصار جان مرغ شکسته بال را

5. رشحهٔ وصل کو کزو گرد امید نم کشد

6. وز نم آن برآورم رخنهٔ انفصال را

7. نیم شبان نشسته جان ، بر در خلوت دلم

8. منتظر صدای پا مهد کش خیال را

9. من که به وصل تشنه‌ام خضر چه آبم آورد؟

10. رفع عطش نمی‌شود تشنهٔ این زلال را

11. دل ز فریب حسن او بزم فسوس و اندرو

12. انجمنی به هر طرف آرزوی محال را

13. وحشی محو مانده را قوت شکر وصل کو

14. حیرت دیده گو به گو عذر زبان لال را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد
* حالتی رفت که محراب به فریاد آمد
شعر کامل
حافظ
* آمده‌ام بدین جهان تا که ز نی شکر برم
* نامده‌ام که از شکر قصه برم خبر برم
شعر کامل
فیض کاشانی
* چون صدف هرکس که دندان بر سر دندان نهد
* سینه اش بی گفتگو گنجینه دریا شود
شعر کامل
صائب تبریزی