وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 156

1. بتان که اهل تعلق به قید شان بندند

2. غریب سخت دلی چند سست پیوندند

3. تهیهٔ سبب گریه‌های چون زهر است

4. شکر فشانی اینان که در شکر خندند

5. در این جریده افسوس رنگ معنی نیست

6. چنین نگاشته مطبوع صورتی چندند

7. به رود نیل فکندند دیدهٔ پدران

8. جماعتی که از ایشان بهینه فرزندند

9. فغان که نغمه سرایان گل نیند آگه

10. که هست رنگی و بویی بدانچه خرسندند

11. حقوق خدمت سد ساله لعب اطفال است

12. به کشوری که در آن کودکان خداوندند

13. ز شور این نمکینان جز این نیاید کار

14. که بر جراحت وحشی نمک پراکندند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفتم که نوش لعلت ما را به آرزو کشت
* گفتا تو بندگی کن کو بنده پرور آید
شعر کامل
حافظ
* راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد
* شعری بخوان که با او رطل گران توان زد
شعر کامل
حافظ
* ضیافتی که در آنجا توانگران باشند
* شکنجه ای است فقیران بی بضاعت را
شعر کامل
صائب تبریزی