وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 158

1. خرم دل آن کس که ز بستان تو آید

2. گل در بغل از گشت گلستان تو آید

3. ما با لب تفسیده ره بادیه رفتیم

4. خوش آنکه ز سرچشمهٔ حیوان تو آید

5. خوش می‌گذری غنچه گشای چمن کیست

6. این باد که از جنبش دامان تو آید

7. بر مائدهٔ خلد خورانم همه خونم

8. رشک مگسی کان ز سر خوان تو آید

9. گو ماتم خود دار و به نظاره قدم نه

10. آنکس که به راه سر میدان تو آید

11. سر لشکر هر فتنه که آید پی جانی

12. تازان ز ره عرصهٔ جولان تو آید

13. وحشی مرض عشق کشد چاره گران را

14. بیچاره طبیبی که به درمان تو آید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* قطره آبی که دارد در نظر گوهر شدن
* از کنار ابر تا دریا تنزل بایدش
شعر کامل
صائب تبریزی
* نوبت وصل و لقاست نوبت حشر و بقاست
* نوبت لطف و عطاست بحر صفا در صفاست
شعر کامل
مولوی
* هر آن کسی که در این حلقه نیست زنده به عشق
* بر او نمرده به فتوای من نماز کنید
شعر کامل
حافظ