وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 172

1. خوش آن روزی که زنجیر جنون بر پای من باشد

2. به هر جا پا نهم از بیخودی غوغای من باشد

3. خوش آن عشقی که در کوی جنونم خسروی بخشد

4. جهان پر لشکر از اشک جهان پیمای من باشد

5. هوس دارم دگر در عشق آن شب زنده‌داری ها

6. که در هر گوشه‌ای افسانهٔ سودای من باشد

7. خوش آن کز خار خار داغ عشق لاله رخساری

8. جهانی لاله زار چشم خون پالای من باشد

9. مرا دیوانه سازد این هوس وحشی که از یاری

10. مهی را گوش بر افسانهٔ شبهای من باشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بده یک جام ای پیر خرابات
* مگو فردا که فی التأخیر آفات
شعر کامل
مولوی
* به امیدی که چون باد بهار از در درون آیی
* چو گل در دست خود داریم نقد زندگانی را
شعر کامل
صائب تبریزی
* بر هر مژه خونی که مرا درتن بود
* چون دانهٔ نار بر سر سوزن بود
شعر کامل
انوری