وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 178

1. باغ ترا نظارگیانی که دیده‌اند

2. گفتند سبزه های خوشش بر دمیده‌اند

3. در بوستان حسن تو گل بر سر گلست

4. در بسته بوده‌ای و گلش را نچیده‌اند

5. ای باد سرگذشت جدایی به گل بگوی

6. زین بلبلان که سر به پر اندر کشیده‌اند

7. آیا چگونه می‌گذرد تلخی قفس

8. بر توتیان که بر شکرستان پریده‌اند

9. شکرت به خون رقم شود ار سر بری به جور

10. عشاق را زبان شکایت بریده‌اند

11. از بی‌حقیقیست شکایت ز مردمی

12. کز بهر ما هزار حکایت شنیده‌اند

13. وحشی بیا که آمده آن بلهوس گداز

14. زرهای کم عیار به آتش رسیده‌اند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ایکه از بهر نمازت گوش جان بر قامتست
* قامتی را جوی کاید سرو پیشش در نماز
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* مویت رها مکن که چنین بر هم اوفتد
* کآشوب حسن روی تو در عالم اوفتد
شعر کامل
سعدی
* زردرویی می کشم چون نی ز همراهان خویش
* من که از ذوق سفر هرگز کمر نگشاده ام
شعر کامل
صائب تبریزی