وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 18

1. ننموده استخوان ز تن ناتوان مرا

2. پیدا شده فتیلهٔ زخم نهان مرا

3. تا زد به نام من غم او قرعهٔ جنون

4. شد پاره پاره قرعه صفت استخوان مرا

5. عمری به سر سبوی حریفان کشیده‌ام

6. هرگز ندیده است کسی سرگران مرا

7. از یک نفس برآر ز من دود شمعسان

8. نبود اگر به بزم تو ، بند زبان مرا

9. وحشی ببین که یار به عشرت سرا نشست

10. بیرون در گذاشت به حال سگان مرا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* محمل بدار ای ساروان تندی مکن با کاروان
* کز عشق آن سرو روان گویی روانم می‌رود
شعر کامل
سعدی
* هیچ از لب و چشم تو قناعت نتوان کرد
* یارب چه نهادند در این شکر و بادام
شعر کامل
فروغی بسطامی
* شمع خندید به هر بزم، از آن معنی سوخت
* خنده، بیچاره ندانست که جائی دارد
شعر کامل
پروین اعتصامی