وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 20

1. ساکن گلخن شدم تا صاف کردم سینه را

2. دادم از خاکستر گلخن صفا آیینه را

3. پیش رندان حق شناسی در لباسی دیگر است

4. پر به ما منمای زاهد خرقهٔ پشمینه را

5. گنج صبری بیش ازین در دل به قدر خویش بود

6. لشکر غم کرد غارت نقد این گنجینه را

7. روز مردن درد دل بر خاک می‌سازم رقم

8. چون کنم کس نیست تا گویم غم دیرینه را

9. گر به کشتن کین وحشی می‌رود از سینه‌ات

10. کرد خون خود بحل ، بردار تیغ کینه را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا کی در انتظار قیامت توان نشست
* برخیز تا هزار قیامت به پا کنی
شعر کامل
فروغی بسطامی
* در دست چه دارند بجز کاسه خالی
* آنها که درین باغ چونرگس نگرانند
شعر کامل
صائب تبریزی
* چندت کنم حکایت شرح این قدر کفایت
* باقی نمی‌توان گفت الا به غمگساران
شعر کامل
سعدی