وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 211

1. کی اهل دل به کام خود از دوستان برند

2. تا کارشان به جان نرسد کی ز جان برند

3. از ما برید یار به اندک حکایتی

4. چندان نبود این که ز هم دوستان برند

5. شد گرم تا شنید ز ما سوز دل چو شمع

6. آه این چه حرف بود که ما را زبان برند

7. آنکس که گشت باعث سوز فراق ما

8. یارب سرش به مجلس او شمعسان برند

9. وحشی مبر به تیغ ز جانان که اهل دل

10. از هم نمی‌برند اگر از جهان برند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر خواهی بگو تا آستین از دیده بردارم
* که مژگان مرا از گریه شاخ ارغوان بینی
شعر کامل
حزین لاهیجی
* هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستی
* کاین کیمیای هستی قارون کند گدا را
شعر کامل
حافظ
* تأمل کنان در خطا و صواب
* به از ژاژخایان حاضر جواب
شعر کامل
سعدی